نوشته شده توسط : مصطفی

ز دل نه ز ديده بايد فرياد...كه همچو دل نتواند گريستن...
ز غم نه ز غمخوارم شكايت...كه غم غمخوار شد و غمخوار گسستن...
برفتي و مرا با غم نشاندي...به پاي تو بگو تا كي نشستن...
نمانده طاقتي ، صبري ، قراري...هنري نيست چنين دل را شكستن



:: بازدید از این مطلب : 209
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 مهر 1390 | نظرات ()