دوران دانشجویی یه هم اتاقی داشتم ، بچه خیلی خوبی بود. ایلامی بود. روزای خوبی را با هم سپری کردیم. یه روز دیدم 2 کیلو هویچ گرفته اومده خونه ، پرسیدم چی خبره؟ گفت چشمم ناراحته دکتر واسم عینک تجویز کرده چون خوشم نمیاد نمیزنم، الان هم هویچ گرفتم تا چشمم که درد میکنه خوب شه
همه هویچ ها رو خورد ولی افاقه نکرد که نکرد...
:: بازدید از این مطلب : 300
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1